گفتوگو دکتر بابک حیدری اقدم رییس بیمارستان جم با مدتورپرس
دکتر بابک حیدری اقدم ، رییس بیمارستان جم در گفتوگو با مدتورپرس از این میگوید که چرا بیمارستانها برای درآمدزایی باید روی توریسم درمانی حساب باز کنند
دکتر بابک حیدری اقدم یکی از مدیران باتجربه بیمارستانی است. متخصص قلب و فوق تخصص انژیوگرافی و انژیوپلاستی که روی صندلی ریاست بیمارستان جم با ریزودرشت و چالشهای مختلف بیمارستانی رویاروست. بیمارستان جم از دیرباز پذیرای بیماران خارجی از کشورهای مختلف بوده و این روزها بیش از هر زمان دیگری برای توسعه این بخش از فعالیتهای خود برنامهریزی کرده است. گفتوگوی سردبیر مدتورپرس با دکتر حیدری اقدم به یک آسیبشناسی دقیق از بایدها و نبایدهای گردشگری سلامت تبدیل شد که خواندن آن برای کسانی که میخواهند در بخش درمان وارد این صنعت شوند آموختنیهای زیادی دارد.
آقای دکتر حیدری اقدم! لطفا بیمارستان جم را معرفی کنید و از تاریخچه بیمارستان و خدماتی که ارائه میکند توضیحاتی بدهید.
بیمارستان جم جزء بیمارستانهای قدیمی است که در تهران احداث شده است و جزء اولین بیمارستانهای خصوصی محسوب میشود. حدود ۵۲ سال قبل، یکسری از اساتید علوم پزشکی موسس این بیمارستان بودند و پایه و اساس این بیمارستان را گذاشتند و هدفشان هم این بود که یک سرویس خاص به بیماران ارائه دهند؛ خدماتی فراتر از بیمارستانهای دولتی. در نتیجه اعضای بهنام هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و برخی از پزشکان مجرب، دور هم جمع شدند و بیمارستان را تاسیس کردند با هدف ارائه خدمات بهتر به بیماران و ارائه خدمات درمانی نوین در سیستم درمانی. ما هم بهعنوان پیرو موسسان بیمارستان، این فرایند را ادامه دادیم تا رسیدیم به اینجا که در حال حاضر بیمارستان جم جزء بیمارستانهای مطرح در بین بیمارستانهای خصوصی است. از معدود بیمارستانهایی است که واحد آیپیدی (بیماران بینالملل) دارد. در این بیمارستان کادر پزشکی بنام و ماهری داریم که هرکدام از آنها رزومه بسیار درخشانی در تخصص خود دارند. پزشکان ما همچنین در سیستم آموزشی و پزشکی هستند.
حیدری اقدم: بخش توریستم درمانی را باید طوری راهاندازی کنید که از زمان ورود بیمار تا زمان ترخیصاش از بیمارستان، بهگونهای برنامهریزی شود که بیمار از ورود و خروجش راضی باشد.
آقای دکتر! اشاره کردید به پزشکانی که بنام هستند و بهعنوان منابع انسانی کارآزموده بخشی از داراییهای بیمارستان جم هستند. برای برندسازی در حوزه درمان بهخصوص با محوریت بیمارستانها به غیراز پزشکان مجرب و تجربه آنها به چیزهای دیگری نیاز است.
ارائه سرویس خوب پزشکی، موضوع پیچیدهای است. پزشکان یک قسمت از سیستم درمان هستند، شاید رکن اصلی درمان باشند، اما بهتنهایی قادر به درمان بیمار و پیشبرد درمان و رسیدن به نتیجه مطلوب نیستند. ما در همه قسمتها نیاز به برند داریم. بهعنوان مثال، در بیمارستان جم کارکنان در سیستم اداری، کادر پرستاری، کادر پزشکی و… همهشان دارای سالها تجربه در حوزه درمان هستند. مترون بیمارستان (مدیر خدمات پرستاری) فردی است که حداقل ۳۰ سال در سیستم درمان در سمت مدیریت فعالیت داشته یا مدیر داخلی بیمارستان که سالها تجربه مدیریت درمان بیمارستانهای دولتی و خصوصی و مدیریت پشتیبانی دانشگاهها را داشته. مدیر مالی مجرب و قوی با سابقه طولانی مدیریت مالی بیمارستانی داریم و پرسنل بیمارستانیمان هم همین طور. درمان، پروسهای است که از a تا z آن، به بخشهای مختلف وابسته است.
پروسه درمان از ورود بیمار به بیمارستان شروع میشود. شما اگر میخواهید یک برند درمانی خوبی داشته باشید از زمانی که بیمار از در بیمارستان وارد میشود، نحوه برخورد نگهبان جلو در، پرسنل پذیرش و تا زمانی که برای او پرونده تشکیل شود و تحویل پرستار داده شود و کادری که تخت را برای بیمار آماده میکند و توضیحاتی که در مورد تخت، زنگ اخبار، پرستار، پزشک و… میدهد، همه اینها برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب دخیل هستند، بنابراین بخش توریستم درمانی را باید طوری راهاندازی کنید که از زمان ورود بیمار تا زمان ترخیصاش از بیمارستان، بهگونهای برنامهریزی شود که بیمار از ورود و خروجش راضی باشد. در این چرخه درمان، پزشکان یک بخش از درمان را انجام میدهند، اما ارکان دیگر هم در این چرخه موثر هستند. شعار ما این است؛ درست است که پزشک پروسه اصلی درمان را انجام میدهد، اما خدمات درمانی که برای بیمار ارائه میشود کمارزشتر از آن نیست، بنابراین من پزشک وقتی میخواهم بیماری را آنژیو کنم، ۱۰ دقیقه زمان میبرد.
شما از هیچ فروشگاه یا مغازهای نمیتوانید غیرنقدی خرید کنید. اما بیمارستانها مجبورند به بیمارانی که بیمه هستند خدمات درمانی نقد ارائه کنند، اما دستمزدشان را نسیه بگیرند و این موضوع بیمارستانها را دچار زیان کرده، اما وقتی بیمار خارجی برای درمان به بیمارستان میآید بهصورت نقد پرداختی دارد.
مراقبت قبل از عمل و بعد از آن و آموزشهایی که به بیمار داده میشود در طول ۲۴ ساعت انجام میشود. اگر این خدمات نباشد آن ۱۰دقیقه درمان من بیارزش است. شما اگر بخواهید همه سیستم را طوری شکل دهید تا بیمارتان راضی باشد، همه اینها مهم هستند. شعار ما در بیمارستان جم این است که همه ما با هم کار میکنیم. برای هم کار نمیکنیم. در هریک از این قسمتها از نگهبان، مسئول پذیرش و خدمات گرفته تا واحد مالی، ترخیص، اداری، پشتیبانی، تغذیه و… کم کاری صورت بگیرد، کار پزشک هم بینتیجه و بیارزش میشود یا کمارزش و کمرنگ. برای اینکه در سیستم درمان موفق باشیم باید همه تیم خوب و حرفهای باشد. رعایت این نکات در هلثتوریسم هم خیلی مهم و حائزاهمیت است. خوب بودن بیمارستان بهتنهایی نمیتواند معیار پذیرش خوب، خدمات خوب و… باشد. در هلثتوریسم و صنعت گردشگری، بیمارستان مجهز و خوب یک رکن است و مابقی ارکان مثل دادن ویزا، هتل، مراکز اسکان و ترانسفر رکن دیگر که اگر بهدرستی انجام نشود، درمان هم خوب نخواهد بود. بهعنوان مثال، بیمار حتی بهخوبی هم درمان شود، اگر ترانسفرش به فرودگاه بهخوبی انجام نشود یا از هتلی که در آن اقامت دارد راضی نباشد و… موضوع درمان کمرنگ خواهد بود. این سیستم بسیار پیچیده است و نیاز به یک برنامهریزی قوی دارد.
بابک حیدری اقدم: در هریک از این قسمتها از نگهبان، مسئول پذیرش و خدمات گرفته تا واحد مالی، ترخیص، اداری، پشتیبانی، تغذیه و… کم کاری صورت بگیرد، کار پزشک هم بینتیجه و بیارزش میشود یا کمارزش و کمرنگ
آقای دکتر اشاره کردید درمان و پزشکان یکی از حلقههای این زنجیره هستند، در دانش مدیریت بیمارستان چطور باید این هارمونی را بهوجود آورد. تجربه خود شما در بیمارستان جم چیست؟
همکارانی که در رشتههای غیردرمانی فعالیت میکنند، میگویند در سیستمهای مدیریتی و برنامهنویسی مثل آیتی، سنگینترین و پیچیدهترین برنامه مدیریتی، مربوط به بیمارستان میشود. دلایل بسیاری دارد که سادهترین آن این است که با جان بیمار سروکار دارد؛ یعنی گرانبهاترین و باارزشترین سرمایه انسان. اگر بخواهیم خیلی ساده به این موضوع نگاه کنیم، ارزشمندترین موجودی یک فرد را میخواهید حفظ، ارتقا و بهبود ببخشید. شما برای اینکه به این سیستم ورود کنید، سیستمتان باید طوری طراحی شود که به نتیجه مطلوب برسید. در سیستم مدیریتی باید به همه زوایا پرداخته شود. دلیل دوم هم این است که با طیف بسیار متنوعی از افراد سروکار دارید. درواقع مشتری داخلی و خارجی. یعنی شما در سیستم خود یک پزشک فوقتخصص با سابقه ۲۵ سال یا ربع قرن تحصیلات دارید، از سوی دیگر، پرسنل خدماتی هستند با یک میزان تحصیلات کمتر. اینها طیفی هستند که شما با آنها سروکار دارید و چگونگی برخوردتان را باید بدانید و شأن همه را حفظ کنید. اگر تفکر«همه با هم کار میکنیم» را در مدیریت خود بهکار گیریم، موفق خواهیم بود.
اخبار اکوسیستم گردشگری سلامت را در تلگرام مدتورپرس دنبال کنید
وقتی فردی بهصورت توریست سلامت وارد کشور میشود، چه چیزهایی بهجز زبان او را با بیمار داخلی متفاوت میکند و چه چیزهایی را باید مدنظر قرار دهیم و به پروتکلهای بیمارستان اضافه کنیم؟
ببینید سادهترین و مهمترین تفاوت، فرهنگ است، چراکه اگر زبانش متفاوت باشد با یک مترجم میتوان مشکل را حل کرد. در داخل ایران، قومیتهای مختلفی داریم، با آداب و رسوم متفاوت. در اینجا ما وظیفه داریم نکات مهمی که در فرهنگشان وجود دارد را شناسایی کنیم. در یکسری از فرهنگها، برخی از آیتمها خیلی مهم هستند. وقتی شما نکات فرهنگی را ندانید، وقتی بیمار وارد بیمارستان میشود، طبیعتا فرد دچار مشکل میشود. بهعنوان مثال، دست دادن ممکن است در فرهنگی خوب باشد، اما در فرهنگی نه. یا مسئله رعایت حجاب. برخی افراد به این مسئله مقید هستند، بنابراین طرح انطباق که وزارت بهداشت هم به آن تاکید دارد، باید رعایت کنید. بهعنوان مثال، پرستاری که بیمار را برای اتاقعمل آماده میکند، اگر بیمار خانم است باید خانم باشد و بالعکس. یا برخی قومها دارای فرهنگ خاصی هستند که باید دقت کنید، مثلا میخواهد اتاقش چه شرایطی داشته باشد. از این بابت یکسری از این مسائل برای ما حل شده است، چراکه بیشتر توریستهای درمانی ما از لحاظ مذهبی، تقریبا با کشور ما قرابت دارند، اما در این مذاهب و ادیان، مسائل متفاوتی وجود دارد.
بیمارستان جم در جذب بیماران خارجی بسیار فعال است و در هر ماه، بیماران قابلتوجهی جذب میکند. بین ۵۰ تا ۱۰۰ بیمار خارجی به طور متوسط در هر ماه. خوشبختانه این آمار در حال افزایش است، چراکه امکاناتی فراهم کردهایم و کارهای یونیک و خاصی در بیمارستان انجام دادهایم. از آذربایجان، ترکیه، عمان و عراق بیمار داریم.
بیمارستان جم بهدلیل موقعیت جغرافیایی، بیماران مسیحی زیادی را پذیرش میکند که با توجه به این موضوع سعی کردهایم در اتاقهایشان کتاب مقدس خودشان را بگذاریم. حتی مشاورانی برای فرقههای مسیحیت داریم. مثلا اگر فرد کاتولیک است و در پروسه درمانیاش نیاز به مشاوره داشت، از یک مشاور کاتولیک استفاده کند. نباید مسائل فرهنگی را نادیده گرفت. یا انتخاب غذا برای بیماران مهم است. بهعنوان مثال، بیمار، هندی است و گوشت مصرف نمیکند یا بیماری که گیاهخوار است. وقتی شما به همین موارد اولیه توجه داشته باشید، طبیعتا خدماتی که ارائه میدهید، مقبول بیمار خواهد بود و موجب جذب توریست درمان خواهد شد. در شرایط فعلی در مراجعان خارجی ما آنقدر تفاوت فرهنگی، دینی و مذهبی نداریم که بخواهیم تمرکزمان را روی این موضوع بگذاریم، اما باید موردتوجه قرار گیرد.
در مورد تجربه بیمارستان جم در جذب توریست سلامت بگویید. از چه کشورهایی بیشتر بیمار به شما مراجعه میکنند، درمانهای رقابتی که بیشتر روی آن تمرکز دارید کداماند و بیماران خارجی خواهان کدام خدمات هستند؟
بیمارستان جم در جذب بیماران خارجی بسیار فعال است و در هر ماه، بیماران قابلتوجهی جذب میکند. بین ۵۰ تا ۱۰۰ بیمار خارجی به طور متوسط در هر ماه. خوشبختانه این آمار در حال افزایش است، چراکه امکاناتی فراهم کردهایم و کارهای یونیک و خاصی در بیمارستان انجام دادهایم. از آذربایجان، ترکیه، عمان و عراق بیمار داریم. حدود ۸۰، ۹۰ درصد بیماران ما از کشور عراق میآیند، زیرا عراق با کشور ما قرابت دینی دارد و تقریبا از لحاظ فرهنگی به ما نزدیک هستند. همچنین به دلیل درمانهای خیلی خاصی که ما در این بیمارستان انجام میدهیم، مراجعهکننده بیشتری از عراق داریم که در سه، چهار دسته و گروه هستند. یکسری مربوط میشود به جراحیهای خاص سرطان و درمانهایی بهنام هایپک که درمان خاص جراحی بیماران سرطانی است، هایپک درواقع شیمیدرمانی حین جراحی است که در موارد جراحیهای خیلی پیشرفته انجام میشود.
نمای بیرونی بیمارستان جم
بیمارستان جم، پایلوت و نماینده خاورمیانه در هایپک است. اگر درسایت هایپک سرج کنید، نام بیمارستان جم در آنجا ثبت شده. بیمارستان جم جزء بیمارستانهایی است که در درمان سرطانهای دستگاه گوارش و سایر امحا و احشای داخلی بدن پیشروست. قسمت دوم مربوط میشود به جراحیهای عمومی مثل جراحی کیسه صفرا، کولون روده و… قسمت سوم، مربوط میشود به بیماران قلبی خاص مخصوصا بیمارهایی که درگیریهای عروقی و محیطی دارند. مثلا بیمارانی که بهدلیل بیماری دیابت، رگهای پایشان گرفتگی پیدا کرده و پاهایشان در حال سیاه شدن است. این بیماران را آنژیوپلاستی میکنیم و از قطع و سیاه شدن پاهایشان جلوگیری میکنیم. در خیلی از کشورها این درمان صورت نمیگیرد. مثلا در عراق اصلا این درمان وجود ندارد و بیمارانی که در این پروسه هستند به ایران میآیند. همین طور بیماران قلبی که نیاز به عمل جراحی قلب دارند مثل تنگیهای عروق و کورنر. همچنین انجام الکتروفیزیولوژی برای بیمارانی که آریتمی و بینظمی یا افت ضربان قلب دارند که برایشان باید پیس یا باتری گذاشته شود. یا آیسیدی دفیبراتور برای جلوگیری از ایست قلبی. یا درمان آریتما با روش ابلیشن که راههای فرعی قلب را میسوزانند. روی این درمان خیلی کار شده و بیماران زیادی برای این نوع درمان به بیمارستان مراجعه میکنند. گروه بعدی، جراحیهای اورولوژی هستند. مثل جراحیهای کلیه، مجاری ادرار، تومورها و… درواقع بیمارانی که به ما مراجعه میکنند معمولا بیماریهای پیچیدهای دارند. مثلا بیماری که مشکل عروقی و محیطی دارد حتما مشکل دیابت هم دارد. اساتیدی که در اینجا در گروه غدد و دیابت فعالیت میکنند، اگر نگویم بزرگترین، اما جزء چهار، پنج متخصص بنام و اول در درمان غدد، دیابت و تیروئید در ایران هستند. همچنین جراحیهای تیروئید و سینه و تومورهای سینه جزء جراحیهایی هستند که بهوفور بیماران خارجی به این منظور به بیمارستان جم مراجعه میکنند.
در حال حاضر بحثی که در گردشگری سلامت ایران مطرح است، به اقتصاد درمان پیوند میخورد. بهدلیل نوسانات اقتصادی که در کشور رخ داده هزینههای درمان و پیشگیری درمان برای مراکز درمانی افزایش یافته. با توجه به اینکه بسیاری از تجهیزات و کالاهای پزشکی وارداتی هستند، از طرف دیگر شرایط اقتصادی کشور بهشکلی پیش رفت که وزارت بهداشت در افزایش تعرفهها محدودیتهایی اعمال کرد و به تناسب تورم اقتصادی، تورم درمانی نداشتیم. بار این موضوع افتاد بر دوش بیمارستانهای کشور. دغدغه یک رئیس بیمارستان این است که به تناسب خروجیهایی که دارد، بتواند ورودی داشته باشد. یکی از راهکارهای فعلی که شاید بتواند به این تعادل کمک کند و نجاتدهنده اقتصاد درمان ما در این روزهای سخت باشد، گردشگری سلامت است. اگر قرار است توریست سلامت بیاید بهعنوان یکی از نجاتدهندههای اقتصاد درمان ایفای نقش کند، چه خلاهایی را باید پر کنیم و چه کمبودهایی داریم که باید به آن توجه کنیم و چه فرصتهایی را باید از دست ندهیم؟
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. از زمانی که نرخ ارز بهصورت ناگهانی و بیمحابا افزایش یافت به تناسب تعرفههای بیمارستانها افزایش نیافت بهویژه بیمارستانهای خصوصی چالش بزرگی داشتند مبنی بر تامین هزینههایشان و گردش روزانه آن. اگر یک بیمارستان هزینهاش در ماه ۱۰۰میلیون تومان باشد،(البته خیلی بیشتر از این رقم است.) حدود ۶۰،۵۰درصد هزینههای جاری یک بیمارستان، مربوط به هزینههای پرسنلی است و مابقی هزینه آب و برق و وسایل مصرفی و… میشود. امسال بیمارستان جم حدود ۳۵ تا ۴۰درصد افزایش در پرداختی به پرسنل خود داشته. قسمتی هم که مربوط به خرید وسایل مصرفی و مایحتاج است، با توجه به نرخ ارز افزایش یافته. وقتی میانگین هزینهها را در نظر بگیریم حداقل حدود ۵۰تا ۶۰درصد افزایش هزینه نسبت به سال قبل داشتهایم. در مقابل نرخ تعرفهها چقدر افزایش یافته؟ در بعضی موارد اصلا اضافه نشده. در نتیجه بالانس هزینه و درآمد سخت میشود. حال شما میخواهید این وضعیت را مدیریت کنید، قطعا مدیریتش بهسادگی نیست.
از زمانی که نرخ ارز بهصورت ناگهانی و بیمحابا افزایش یافت به تناسب تعرفههای بیمارستانها افزایش نیافت بهویژه بیمارستانهای خصوصی چالش بزرگی داشتند مبنی بر تامین هزینههایشان و گردش روزانه آن.
بیمارستان نمیتواند از هزینههایش بزند. بیمارستان باید خدمات تعریف شدهای را ارائه کند. شما نمیتوانید عمل جراحی بیمار را نصفه رها کنید. نمیتوانید به امور نظافت و رفاهی بیمار اهمیت ندهید. وقتی شما به بیمار میخواهید خدمات ارائه کنید نمیتوانید پرسنل را کم کنید، چراکه خدماتتان دچار چالش میشود. بهرغم اینکه وزارت بهداشت و ارگانهای وابسته به آن میتوانستند و میتوانند برخی از مشکلات را حل کنند، اما متاسفانه قدمی برنداشتند. این موضوع یعنی افزایش ناگهانی نرخ ارز و عدم تغییر تعرفهها برای بیمارستانهای خصوصی چالش بزرگی ایجاد کرده است. حتی وزارت بهداشت اعلام کرد، برخی از بیمارستانهای خصوصی در شرف ورشکستگی هستند و درتامین هزینهها دچار مشکل شدهاند و… یکی از منابعی که بتوان هزینههای جاری بیمارستان را تامین کرد، جذب توریست درمانی است. آوردهای که توریست سلامت دارد حداقل در سیستم درمان این است که با تعرفه بیمهای، پروسه درمان انجام نمیشود. بیماری که با تعرفه بیمه بستری میشود سهماه و بعضا یکسال طول میکشد بیمه، سهم خود را به بیمارستان بپردازد. در این صورت شما پول در گردش خود را از دست میدهید. کسی به شما نسیه جنسی نمیفروشد، اما بیمارستان خدمات و درماناش را نسیه ارائه میکند. در حال حاضر شما از هیچ فروشگاه یا مغازهای نمیتوانید غیرنقدی خرید کنید. اما بیمارستانها مجبورند به بیمارانی که بیمه هستند خدمات درمانی نقد ارائه کنند، اما دستمزدشان را نسیه بگیرند و این موضوع بیمارستانها را دچار زیان کرده، اما وقتی بیمار خارجی برای درمان به بیمارستان میآید بهصورت نقد پرداختی دارد.
امسال بیمارستان جم حدود ۳۵ تا ۴۰درصد افزایش در پرداختی به پرسنل خود داشته. قسمتی هم که مربوط به خرید وسایل مصرفی و مایحتاج است، با توجه به نرخ ارز افزایش یافته. وقتی میانگین هزینهها را در نظر بگیریم حداقل حدود ۵۰تا ۶۰درصد افزایش هزینه نسبت به سال قبل داشتهایم. در مقابل نرخ تعرفهها چقدر افزایش یافته؟ در بعضی موارد اصلا اضافه نشده.
مسئله دوم این است که وزارت بهداشت یکسری آیتمهایی را گذاشته که سه تا پنجبرابر هزینهای که برای بیمار خارجی صرف شده است را دریافت کنیم، البته خیلی از بیمارستانها بهدلایل رقابتی و جذب بیمار و رضایت او، این کار را انجام نمیدهند. مسئله سوم هم این است که با توجه به شرایط بد اقتصادی، بیماران داخلی بهدلیل عدم توانایی مالی، تمایلشان برای مراجعه به بیمارستانهای خصوصی کم شده است. شما الان بروید بیمارستانهای دولتی به لیست انتظارها که برای اقدامات جراحی، آنژیوگرافی و… وجود دارد، نگاهی بیندازید، بیمار برای یک عمل ساده باید چندین ماه در نوبت بماند، بنابراین کمبودی که در زمینه بیماران داخلی برای بیمارستانهای خصوصی بهوجود آمده میتوان با جذب بیماران خارجی جبران کرد.
بالطبع وقتی هزینه بیمارستانهای خصوصی افزایش مییابد باید راهی برای جبران آن درنظر بگیرید که با توجه به تفاوت نرخ دلار و ریال، جذب بیماران خارجی میتواند درآمد خوبی برای بیمارستان فراهم کند. اینهایی که گفتم یک قسمت کوچکی از کمکی است که هلثتوریسم میتواند به اقتصاد درمان و کشور کند؛ از همان بدو ورود توریست درمانی به کشور تا زمان خروجاش از کشور، چرخه بزرگی از درمان است. بهعنوان مثال، وقتی بیمار خارجی وارد کشورمان میشود. برای اقامتش در هتل هزینهای پرداخت میکند و… در نتیجه کسانی که از بدو ورود توریست سلامت به او خدمات ارائه کردند صاحب پول میشوند و به همین ترتیب میتواند در سیستم درمان هزینه کند. بهطور کلی ورود توریست بهصورت غیرمستقیم در سیستم درمان تاثیر میگذارد و گردش مالی بسیار خوبی را برای همه، از راننده گرفته تا پزشک ایجاد میکند.
در این سالها چه آسیبشناسی از توریسم درمانی کشور داشتهاید. چه جاهایی را آن طوری که باید در هلثتوریسم عمل نمیکنیم، چه خلاها و کمبودهایی داریم که رفع آنها میتواند به رشد و درآمدزایی از بیماران خارجی کمک کند؟
ببینید کشور ایران میتواند پایلوت خوبی برای هلث توریسم باشد. وقتی بیماری میخواهد وارد چرخه هلثتوریسم شود، در جذب این بیمار یکسری فاکتورها وجود دارد که باید به آنها دقت شود. اینکه چه چیزهایی در درمان برای بیمار مهم است. برخی از این فاکتورها یونیک و خاص هستند. اگر شما هزینه درمان کانادا با ایران را مقایسه کنید، میبینید بیمار کانادایی هزینهای که برای درمان در ایران میپردازد در مقایسه با کشورش، ۶۵ تا ۹۰ درصد پایینتر است. همچنین از لحاظ زمانی که صبر میکند تا آن خدمت را دریافت کند، این زمان در کشور ایران کمتر است. مثلا در کانادا شاید ۶ماه طول بکشد نوبت جراحی بیمار برسد، اما در ایران زمان معطلی بیمار خیلی کوتاهتر است. دوم اینکه کشور ما SAFTY است. درواقع ریسکی که بابت ورود شما برای دریافت خدمات به یک کشور وجود دارد، خیلی کمتر است. در برخی از کشورها بهدلایلی بیماریهای مختلفی شایع است. بهعنوان مثال، در کشوری مثل برزیل که در هلثتوریسم پیشرو است، بیماریهایی شایع است که ریسک ورود به این کشور خیلی زیاد است. اما خوشبختانه برای ورود به کشور ما این ریسک وجود ندارد. سالهاست بیماران داخلی برای درمان به خارج از کشور نمیروند، چراکه پزشکان ایرانی از لحاظ تجربه و مهارت و نوع خدماتی که میدهد بههیچ وجه کمتر از کشورهای دیگر نیست شاید بیشترهم باشد. همچنین امکانات خیلی خوبی در زمینه کلینیکی و پاراکلینیکی داریم.
بیمارستان بنمیتواند از هزینههایش بزند. بیمارستان باید خدمات تعریف شدهای را ارائه کند. شما نمیتوانید عمل جراحی بیمار را نصفه رها کنید.
افراد مشهوری برای اعمال جراحی زیبایی به ایران میآیند، چراکه هزینهای که در ایران پرداخت میکنند در مقایسه با سایر کشورها بسیار کم است. همه اینها باعث میشود ایران از خیلی جهات یونیک باشد. شما میبینید چند فاکتور خیلی مهمی که برای صنعت گردشگری حائزاهمیت است، در سیستم درمانی ایران وجود دارد، اما مشکلاتی هم وجود دارد که این مزیت را کمرنگ میکند. وقتی فردی برای درمان وارد ایران میشود باید تمام ارگانهای مربوطه با هم هماهنگ شوند. بهنظر من، هنوز یک مدیریت قوی، منحصربهفرد و یکسانی برای مدیریت هلث توریسم نداریم. بهعنوان مثال، فردی که میخواهد به یک کشور اروپایی سفر میکند، موبایلاش را بهدست میگیرد با مشخص کردن زمان رفت و برگشتاش، بلیت خود را رزرو میکند. سپس با توجه به بودجه خود، نوع هتل را مشخص و رزرو میکند. یعنی از قبل مقصد و مقدار هزینه مشخص است و با توجه به آن برنامهریزی میکند. در گردشگری سلامت هم باید اینگونه باشد.
اگر میخواهیم صنعت گردشگری موفقی داشته باشیم باید یک سیستم یکپارچه وجود داشته باشد. یعنی بیمار خارجی قبل از اینکه به ایران بیاید بتواند بهراحتی نوع بیمارستان، پزشک و… را مشخص کند. بهعنوان مثال، بیمار پشت کامپیوترش مینشنید، مشخص میکند میخواهد به تهران بیاید، مثلا بین بیمارستانهای نیکان، عرفان، جم، دی و… بیمارستان جم را انتخاب میکند و با در نظر گرفتن نوع جراحی و درمان خود با توجه به رزومه پزشکان، پزشکاش را انتخاب میکند و وقتی پزشک، بیمار را قبول کرد، تاریخ ورود به بیمارستان را هم مشخص میکند و با هماهنگ کردن با بیمارستان، بلیت پرواز خود را رزرو میکند و در تاریخ تعیین شده مراجعه میکند.
در نتیجه برای توریسم درمانی یک سیستم مدون، منظم و قانونمند نیاز داریم تا بتوانیم آن را راند کنیم. نه اینکه فردی برای گرفتن یک ویزای درمانی یک ماه در نوبت بماند، در حالی که معلوم نیست حال بیمار در این مدت رو به وخامت باشد. اگر مدیریت مدونی برای صنعت توریسم درمانی تعریف نکنیم وقتی بیمار خارجی وارد کشور میشود در همان بدو ورود، دچار مشکل میشود، چون کسی که از قبل مشخص باشد وجود ندارد بیمار را به بیمارستان ببرد. حالا یکسری افراد هستند بهعنوان واسطه، دست بیمار را میگیرند و معلوم نیست از کجا سر در میآورند و اینکه درمان درست و مناسب برای آنها انجام میشود یا خیر. در نتیجه اگر در این فرایند از گرفتن تاکسی، رزرو هتل تا مرکز درمانی و پزشک معالج، مشکلی وجود داشته باشد، موجب نارضایتی بیمار خواهد شد و به اسم درمان، همه چیز زیرسوال میرود. در حالی که شاید در این نارضایتی نه پزشک و نه بیمارستان و نه پرستار هیچ دخالتی نداشته باشند. هلثتوریسم مدیریت قوی و برنامهریزی میخواهد که از جهات مختلف یک سیستمی را تعریف کنند و جلوی بیمار خارجی بگذارند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.